انواع کلمه
کلمه در دستور زبان عربی سه نوع است :
اسم و فعل و حرف .
اسم : کلمه ای است که برای نامیدنِ کسی ، چیزی ، جانداری یا حالت و کاری به کار می رود.
الــدَّجـاجــة الـفَـرَس[1] الـمَـرأة
اسم ها بیشتر اوقات دارای « ال » یا « تنوین » است . مانند :
السیّد : آقا / حافِلـةٌ : یک اتوبوسی / الدّیک : خروس / الطَّـیَران : پرواز / الخَـوف : ترس
فعل : کلمه ای است که بر انجام کار و یا روی دادن حالتی در گذشه ، حال یا آینده دلالت دارد .
حرف : کلمه ای است که معمولاً به تنهایی به کار نمی رود و مستقلاً معنی ندارد .
مانند : الـ ، فی ، بِـ ، مِـنْ ، فَـ ، أوْ ، یا ، إلّا ، وَ ، لِـ ، یا[2]
? التمرینُ الأوّلُ : عَیِّـنْ نوعَ الکلمات التالیة .
الجَواز : یَشْتَری : إلی : نافِـذةٌ : مَوقِفٌ : وَقـَـفَ :
رُحْ : شُکراً : العَفش : فَنادِق : قالَ : اِسْـمَعْ :
خَمسةٌ : عَفواً : وَردةٌ : الغالی : الذَّهاب : روحوا :
هُـمْ : اِصبِـرْ : تـَـأشیرة : سَجاجید : راحَ : الیَوم :
? التمرینُ الثانی : عَیِّـن الکلمةَ الغَریبة فی کُلِّ مجموعة . ( حَسَبَ نوعِ الکلمة )
1. مُستَشفَیq مُستَوصَف q صَیدَلیّة q مُختَبَر q یَبیع q غُرفةُ الزَّرق q عیادةُ الطَّبیب qغُرفةُ الأشِعّةq[3]
2 . فُکَّ q أفَندیq تُفاح q رُمّان q عِنَب q حَبحَب qمانجو q خَوخ q بَطّیخq کُمَّثْری qتَمرq[4]
3. فی q مِنْ q إلی q بِـ q لِـ q عَـنْ q کَـ q رُحْ q مُنـذُq رُبَّq عَلَی q[5]
4 . فَکَّرَ q ظَـنَّ q شَرِبَ q أکَلَ q لِأنَّ q مَسَحَ q سَمَحَ q سَمِعَ q[6]
5. أدوار q عُیون q تَشَرَّفَ q نِساء q سَلالِم q بَرامِج q فَنادِق q مِـیاه q[7]
6 . تَکَلَّمَ q تَبدیل q تَأخَّرَ q لَـوَّنَ q أتْعَـبَ q ذَبَحَ q اِستَطاعَ q تَناوَلَ q[8]
7.کانونُ الثانیqشُباطqآذارqأیّارqحُزَیرانqتَـمّوزqآبqإیلولqتِشرین الأوّلqتِشرینُ الثانیqذی القَعدة q[9]
8. اِنقِطاعq اِستِغفار q تَغییرq صَبْرq تَأجیل q تَأخُّـرq مُنافَسة qتَوافُقqإخْراجq[10]
[1] الفرس : اسب نر یا ماده جمعِ آن « أفْراس » / الحِصان : اسبِ نر جمعِ آن « حُصُن » یا « أحْـصِنة »
[2] حروف همیشه ثابت هستند . یعنی تغییری ندارند . مثلاً حرکتِ حرفِ آخرشان ثابت است . « ثُـمَّ » همیشه در آخرِ خودش فتحه دارد و مثنّی و جمع ندارد .
برخی حروف در کلمه بعد از خودشان از نظر اِعرابی تأثیرگذارند و برخی بی تأثیرند .
مثلاً « فی » تأثیر گذار است . زیرا با آمدنِ حرفِ « فی » کلمه بعد از آن مجرور می شود . یعنی کسره می گیرد . مثال :
فی + المدرسةُ = فی المدرسةِ
امّا برخی حروف تأثیری در اِعرابِ کلمه بعد از خودشان ندارند . مانند :
و+ المدرسةُ = و المدرسةُ
حروفی که در اِعرابِ کلماتِ بعد از خودشان تأثیر می گذارند ؛ حروف « عامِـل » و حروفی که در اِعرابِ کلماتِ بعد از خودشان تأثیر نمی گذارند ؛ حروف « غیر عامِـل » نامیده می شوند .
[3] همه ، اسم هستند جز یک مورد .
[4] همه ، اسم هستند و به معنای میوه جز یک مورد .
[5] همه ، حرفِ جرّ هستند جز یک مورد .
[6] همه ، فعلِ ماضی هستند جز یک مورد .
[7] همه ، اسم و به صورتِ جمعِ مکسّر هستند جز یک مورد .
[8] همه ، فعلِ ماضی هستند جز یک مورد که مصدر است .
[9] همه ماههای سُریانی ( رومی ) هستند جز یک مورد که از ماههای قمری ( اسلامی ) است و سُریانی اش کانونُ الأوّل می شود .
[10] همه ، مصدرهای بابهای ثُلاثی مزید هستند جز یک مورد که مصدر ثلاثی مجرّد است .
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۱ ساعت 0:11 توسط امیرپاشایی
|