حکایت زندگی
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 17:45 توسط امیرپاشایی
|
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
نیچه:
آنکه می خواهد روزی پریدن آموزد،
نخست می باید ایستادن، راه رفتن، دویدن و بالا رفتن آموزد.
پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند.