نكته : لمّا زماني كه بر سر فعل ماضي بيايد ظرف زمان است. نكته : در مواردي كه ظرف مكان ، بر مكان محدود دلالت مي كند بايد" في " قبل از آن بيايد . صليتُ في المسجدِ نكته : عدد، اشاره ، صفت، مصدر، مي توند جانشين ظرف قرار گيرند و به عنوان مفعول فيه منصوب شوند:
 
 
 

ظروفي كه گاه ظرف واقع شوند و گاهي نقشهايي ديگر بگيرند ظروف متصرف هستند: يوم ، غد ، ليل‌ ، نهار، صباح ، شهرَ .

أرجَعْ غداً ، غدا : ظرف زمان و منصوب

يقتربُ الغُد ، الغذُ : فاعل و مرفوع

أُحبّ غَدَك ، غَدَ : مفعول به و منصوب

ظروفي كه همواره قيد زمان و مكان واقع مي شوند و نقش ديگري در جمله نمي گيرند ظروف غيرمتصرف هستند اين ظروف مبني هستند و عبارتند از :

ظروف مكان مبني :«حيثُ ، لدن ،لدي، أينَ، هنا ، عندَ ،‌أمامَ ، خلفَ ، تحتَ ، فوقَ ، قبل و بعد» اين ظروف محلاً منصوب هستند.

ظروف زمان مبني:« إذ ، إذا،‌ منذُ ، مُذ ، قطُّ ، لمّا ، أيّان ، متي ، الآن » اين ظروف محلاً منصوب هستند.

 
 

در زبان فارسي بعضي جمله ها بدون قيد زمان و مكان معني و مفهوم واضحي ندارند.
معادل قيد زمان و مكان زبان فارسي ، ظرف زمان و ظرف مكان در زبان عربي است، به مجموعه ظرف ها مفعول فيه گفته مي شود
.
ظرف زمان : الانَ – اليومَ – صباح – قبل – ليل

غِداَمْسِ – صباح بَعد – نهار
ظرف مكان : فوق امام َ – بينقرب
تحت – وراء َ – عندَ – جنبَ
نكته : ظرف ها معناي حرف جرّ «في» را به همراه دارند. لذا به آنها مفعول فيه مي گويند. جلسْتُ تحتَ الشجرة : در زير درخت نشستم.
اعراب مفعول فيه منصوب است. اما اگر با حرف جر في به كار رود ديگر مفعول فيه نيست بلكه مجرور به حرف جر است
.
مثال
:
«
اليومَ أكمَلْتُ لكم دينَكُم
».

«
الجنّة‌ تَحتَ أقدامِ الامهاتِ


قرأتُ كتاباً ليلاً .
سافَرْنا يومَ الجمعة
.
با حرف جرّ «في» به كار رود ديگر مفعول فيه نيست و مجرور به حرف جّر است

قرأتُ كتاباً في اللّيلِ
سافرنا في يومِ الجمعةِ